ایران- حضور فائزه هاشمی رفسنجانی در متن تجمعات غیر قانونی پس از انتخابات، نشان از تلاش او برای تازه نگه داشتن حضور خود در فضای جامعه داشت؛ هرچند که یکبار با برخورد قانونی که با وی صورت گرفت و پس از بازداشت یک روزهاش، مدتی حاشیهنشینی کرد و غیر از حرفهای پراکندهای که در سطح رسانهها از وی منتشر میشد، خبری از او نبود اما حضور دوبارهاش در حاشیه مراسم16آذر و روز دانشجو در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد و سخنرانی در جمع تعدادی از حامیان موسوی و همچنین حضوری دیگربار در میان اغتشاشگران روز عاشورای حسینی در تهران، حکایت از تقلای او برای پیوستن به ناآرامیها دارد.
تحرکات فائزه هاشمی پس از انتخابات ریاست جمهوری و حضور پررنگ او پس از انتخابات، ریشه در نحوه ورود و تحرکاتش در همین انتخابات دارد چرا که او پس از سالها سکوت این بار با تمام توان و انرژی و تمام قد برای حمایت از موسوی به میدان آمده بود و پذیرش شکست خارج از تحملی بود که در این 10 سال در غربت به سر آمده بود و میخواست تمام آتش خود در عالم سیاست را یکباره شعله ور کند. وی بعد از آن که در انتخابات مجلس ششم از سوی یاران امروزش و به دلیل گره خوردن نامش با اکبر هاشمی رفسنجانی از پارلمان رانده شد، به پناهگاه سکوت خود رفت و دیگر نامی از او در عالم سیاست برده نشد. اما پائیز سال گذشته همزمان با انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور، تصمیم گرفت سکوت خود را بشکند. او در اولین مصاحبهای که بعد از سالها با هفتهنامه «شهروند امروز» انجام داد، اعلام کرد که «هنوز هم اهل جنگیدن» است و با چنین رویکردی بود که پرونده سیاسی خود را در انتخابات دهم باز کرد.
• بیاعتمادی به مردم
بیاعتمادی به مردم اولین اصلی بود که فائزه از آخرین شکست خود در عرصه انتخابات در ذهن پرورانده و با خود به روزهای انتخابات 88 آورد؛ هنگامی که با تلخی از انتخابات مجلس ششم یاد میکند، میگوید: «وقتی مردم میروند به کسانی رأی میدهند که عوامفریبند و شعارهای توخالی میدهند، طبیعی است که من هم اعتمادم به آنها را از دست بدهم.» شاید همین بیاعتمادی به مردم بود که پذیرش نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری را نیز برای او دشوار مینمود.
فائزه هاشمی از همان ابتدا با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و پروژه «نه به احمدی نژاد» را در قالب فعالیت در ستاد موسوی در پیش گرفت. ساماندهی دختران فیروزهای شاید نقطه عطف فعالیتهای تبلیغاتی فائزه برای ستاد موسوی بود که ظهور و بروز بسیاری یافت. البته این اقدام فائزه مقدمهای نیز به همراه داشت؛ دختر هاشمی رفسنجانی پیش از پیوستن به ستاد موسوی، نکاتی را درباره حجاب زنان بیان داشته بودکه در نوع خود ساختارشکنانه و قابل تأمل است. او درچهارم اسفندماه سال 87 در مصاحبه با پایگاه اینترنتی الشروق الجزایر، خواستار اختیاری شدن حجاب در ایران شده و گفته بود: «به عقیده من حجاب همچنان که در کشورهای اسلامی معمول است، باید در ایران هم اختیاری باشد نه اجباری.»
او در عین حال در یک برنامه صبحگاهی شبکه دوم سیما به عنوان رئیس فدراسیون ورزش زنان حرفهایی از همین جنس زد و گفت: «متأسفانه بعد از انقلاب ما یک سری رفتارها برای خانمها ارزش شد، رنگ مشکی ارزش شد، چادر مشکی، مانتو مشکی، مقنعه مشکی، روسری مشکی و رنگهای تیره و مرده ارزش شد. این ارزشها خوب نبود.» او همچنین گفت: «متأسفانه در سالهای اخیر سیاستها به سمتی میرود که زنان را بیشتر خانهنشین کنند.»
دختران فیروزهای اما قرار بود همه آنچه پس از انقلاب ارزش شده بود را کنار بزنند و با لباس و روسریهای نامتعارف و آرایش سبز ظاهر شوند و البته چنین هم شد و بزرگترین اجرای دختران فیروزهای در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی بروز یافت.
فائزه هاشمی در دیدار با دختران فیروزهای در اواخر اردیبهشت 88، آنها را تشویق به مبارزه کرد و گفت که سیاستهای کنونی به دنبال خانهنشین کردن زنان است.
درهمان ایام خبری منتشر شد مبنی بر این که سفارش 200 هزار مانتوی سبز برای «دختران فیروزهای» هزینهای میلیاردی بر دست فائزه گذاشته است. هرچند «نسل فیروزهای» طی بیانیهای، خود را خودجوش معرفی کرده و در باره انتسابشان به دختر هاشمی رفسنجانی نوشتند: «یکی از بهترین نشستهای گروه در حضور سرکار خانم فائزه هاشمی برگزار شد. او که جدا از انتساب به پدر، نمادی از مبارزه زن مسلمان ایرانی است و بهرغم این همه دشمنی و کینهورزی از سوی مخالفان نسبت به او- که موضوع تازهای نیست- همچنان و پس از سکوت چند ساله اخیر از دید دختر ایرانی قابل ستایش است.» اما مراسم سالگرد دوم خرداد برای فائزه یک پیروزی به حساب میآمد چرا که سالن مملو از دخترانی بود که رنگ سبز بر آنها پاشیده بودند.
• فائزه : شرایط کنونی دوران نکبت است
فائزه هاشمی رفسنجانی که در جمع دختران فیروزهای و در حضور خاتمی و زهرا رهنورد نمیدانست پیروزی را چگونه فریاد بزند، دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دورانی کنونی گفت: «در شرایطی به سر میبریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است.» او همچنین حرف تاریخی دیگری زده و گفته بود: «مطمئن هستم که اگر در اثر خطای ما این دولت پیروز شود، امر بر این آقا (احمدینژاد) مشتبه میشود که خود را امام زمان بنامد و خطاهای گذشته را با قدرت بیشتر ادامه دهد.»
دکتر احمدینژاد در مناظره با میرحسین موسوی به این نکته اشاره داشت و گفت: آقای موسوی! شما سخنرانی دختر آقای هاشمی در جلسهای که همسر شما و جناب آقای خاتمی هم حضور داشتند را ببینید. ایشان قشنگ تشریح میکند و میگوید: دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و ما آقای موسوی را میخواهیم برای این که استمرار همان راه است. یعنی اشرافیتی که جناب آقای هاشمی در کشور پایهگذاری کرد، قرار است ادامه پیدا کند.»
روزهای منتهی به 22 خرداد این گونه سپری میشد و از آنجا که نتیجه انتخابات برای فائزه هاشمی و نزدیکانش قابل تصور بود و چنان که مادر فائزه (عفت) در روز انتخابات وعده داده بود که عده ای از مردم در صورتی که موسوی رأی نیاورد،به خیابانها میریزند، چنین شد و فائزه به همراه دیگر نزدیکانش از همان ابتدا در شکلگیری و تداوم تجمعها نقشآفرینی کرد. او روز سهشنبه یعنی چهار روز پس از انتخابات، در تجمعی روبهروی جام جم حرفهایی زد که دیگر نمیشد در پس آنها هیچ تفکر و استراتژی را تصور کرد. او مدعی شد که تمامی ناظران را هنگام شمارش و تجمع آرا بیرون کردند و صندوقها از قبل پر از رأی به احمدینژاد بود! او در عین حال که پایه انتخابات را مخدوش میدانست، تعریضهایی هم به رهبر معظم انقلاب داشت اما حرفهای 26 خرداد فائزه تماماً ضد و نقیض بود. او در عین حال که رأی احمدینژاد را ساختگی میدانست، میگفت: «چون بخش عظیمی از مردم ما عوامند، از حرفهای احمدینژاد خوششون میاد.»
او به قدری عصبانی بود که هتاکیهایش از دایره رهبری و احمدینژاد خارج شده و چشم انتقام به سوی خاتمی هم تیز کرد و گفت: «خاتمی اگر میموند، چکار میتونست بکنه؟ دوره قبل مگه چه کار کرد؟ من عامل اصلی همه این دیکتاتوریها رو خاتمی میدونم و...» او در عین حال از مردم خواست به تجمعات و اعتراضات ادامه دهند!؟
• تحریک معترضان
روز 30 خرداد، باز هم فائزه با شرکت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین اتهام دستگیر شد. بعدها حسین طائب، فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج درباره تحرکات فائزه هاشمی پس از انتخابات گفت: «فائزه هاشمی در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای کشته شدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شرکت کنند، آنها این برنامه را تعطیل کرده و برای برهم زدن نمازجمعه برنامهریزی کردند.»
دستگیری فائزه به همراه چهارتن از اعضای خانواده هاشمی در روز شنبه 30 خرداد در تجمع غیرقانونی چندان طول نکشید. حسن لاهوتی، فرزند فائزه همزمان با دستگیری وی، در مصاحبه با بی.بی.سی اعلام کرد که مادر و بستگانش به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شدهاند و وی مدعی شد که از مادرش خواستهاند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شرکت نکند و ظاهراً با توجه به عدم امضای این تعهدنامه، وی همچنان در بازداشت است.
• بازداشت یکروزه
در جریان بازداشت یکروزه فائزه هاشمی، فشارها برای آزادی وی بسیار زیاد بود. تماسها در نهایت، آزادی او را یکروزه رقم زد.
چندی بعد اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گزارشی که از دیدارهای هیأت منتخب مجلس با برخی از چهرههای سیاسی ارائه داد، اعلام کرد: «آقای هاشمی گفتند که قصد داشتند بیانیهای در این خصوص (حوادث پس از انتخابات) صادر کنم اما کسی نیستم که زیر فشارها اقدام به صدور بیانیه کنم، منظور ایشان از اعمال فشار، دستگیری دخترشان در اغتشاشات بود. گویا دختر آقای هاشمی به ایشان گفته بود که من برای خوردن ساندویچ به آن خیابان رفته بودم اما من را دستگیر کردند.»
اقدامات فائزه هاشمی موجب شد تا جمعی از دانشجویان دانشگاههای کشور با برگزاری تجمعی در مقابل دادستانی تهران، خواستار برخورد قضایی با فرزندان هاشمی شده بودند. همچنین فعالان سیاسی اصولگرا نسبت به عدم برخورد با فرزندان هاشمی تذکرهای پیاپی داده بودند. با این وجود گویا در فضای اعمال دیکتاتوری اقلیت، جای شاکی و متهم عوض شد و فائزه در تجمعات غیرقانونی اعلام کرد که از احمدینژاد شکایت میکند. او مدتی پس از آزادی نیز برگزاری جشن پیروزی از سوی احمدینژاد را عامل اصلی اغتشاشات مدعی شده بود.
گرچه با توجه به اینکه فائزه 10 سالی را در سکوت سپری کرده بود، برخی گمان میکردند باز هم چنین کند، اما گویا این بار مشی خود را تغییر داده بود، بنابراین مدت کوتاهی پس از آزاد شدن طی مصاحبههایی حرفهای پیشین را ادامه داد. او در مصاحبه با یکی از سایتهای حزب کارگزاران، ضمن تکرار ادعاهای قبلیاش درباره تقلب در انتخابات مدعی شد که جمهوریت از نظام رخت بربسته و تبدیل به حکومت اسلامی شده است. او در واکنش به برخورد با متهمان اغتشاشات اخیر مدعی شد که «برای افراد بیگناه پروندهسازی میکنند و برعکس پروندهدارها را به مقام و پست میرسانند.» او در مصاحبه خود «انقلاب مخملی» را نوعی فرافکنی خواند و گفت: «انقلاب مخملی در مفهوم عام آن میتواند به معنی اصلاحطلبی و بیان مسالمتآمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد که چیز بدی نیست.»
گرچه فائزه گفته بود که برای ساندویچ خوردن به خیابان رفته اما در همین مصاحبه اتهام خود را سازماندهی و حضور در تجمعات بیان میکند و برخورد با این تجمعات غیرقانونی را به حکومت نظامی رژیم سابق تشبیه میسازد؛ او در شرایطی که فضای کشور بعد از التهاب پس از انتخابات آرام شده بود چنین میگوید: «اینطور فکر شود که اگر اعتراضات کمرنگتر شده، اصل آن از بین رفته است. اصل اعتراضات را باید درست پاسخ داد وگرنه چون آتش زیر خاکستر خواهد شد. از تاریخ درس بگیریم که هر نظامی که در مقابل مردم خود ایستاد، چه سرنوشتی پیدا کرد، جالب اینجاست که ما زمانی که داریم مردم مسلمان خودمان را به خاک و خون میکشیم، برای کشته شدن خانم مصری در آلمان سوگواری میکنیم.»
• حمایت از مداخلهگریهای انگلیس
با وجود تأکید رهبر انقلاب و تحلیلگران سیاسی بر نقش انگلیس در به آشوب کشیدن فضای کشورمان بعد از انتخابات و اثبات این موضوع در دادگاه متهمان اغتشاشات، فائزه اما در مصاحبهای که پس از آزادی داشت، درباره اعترافات حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس که در اغتشاشات دستگیر شد، میگوید: «اعترافات کارمند سفارت انگلستان البته طبق آنچه که من شنیدم، چیزی نبود جز انجام وظیفه. هر سفارتی در هر کشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهیه میکند تا سیاستهایشان را بر مبنای شرایط واقعی هر کشوری بریزند. مگر سفارت ما در کشورهای خارجی این کار را نمیکنند؟»
فائزه در حالی ادعا میکند که سفارتهای ما در کشورهای خارجی مشابه اقدامات سفارت انگلیس را انجام میدهند که تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در اعترافات خود در دومین جلسه رسیدگی به اتهامات اغتشاشگران پس از انتخابات گفته بود: «در طول 5 سال اخیر 130 مرتبط با سفارت انگلیس و طی یک سال اخیر 50 نفر دیگر را جذب کردهام. شورای فرهنگی بریتانیا از طریق ایجاد بانک اطلاعاتی برای پذیرش دوره (آی.ای.ال.تی.اس) برگزاری دورههای مشترک با نهادهای دولتی و حکومتی، شناسایی و جذب نخبگان از طریق اعطای بورسیه و نیز جاسوسی علمی و صنعتی در دانشگاهها اقدام به جمعآوری اطلاعات مورد نیاز میکرد. از حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسات مختلفی در این خصوص تشکیل شد و اطلاعات لازم از طریق مرتبطین و فعالان سیاسی بویژه اصلاحطلبان جمعآوری شده بود. دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس در تهران به ستاد آقای موسوی رفته و با مسئولان تبلیغاتی و مشاورین وی نیز جلسه داشت. ارتباط من با ستاد انتخابات آقای موسوی از طریق آقای ماهر، مشاور میرحسین بود. تلاش این بود که این انتخابات نقطه عطفی برای اقدامات آینده باشد تا نظام مجبور به تغییر رفتار شده و یا کلیت آن تغییر کند.»
کلمات کلیدی: